Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7673 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
drag racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
speedway
U
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing
U
مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
moto cross
U
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dump
U
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
off roader
U
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
bump start
U
اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
drag bike
U
موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
clutch start
U
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
regatta
U
مسابقه کرجی رانی
sprinting
U
مسابقه اتومبیل رانی
auto racing
U
مسابقه اتومبیل رانی
harness race
U
مسابقه ارابه رانی
regattas
U
مسابقه کرجی رانی
matinTes
U
مسابقه ارابه رانی در روز
matinees
U
مسابقه ارابه رانی در روز
matinee
U
مسابقه ارابه رانی در روز
row a race
U
مسابقه کرجی رانی دادن
tirm oval
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
motorcycle with side car
U
موتورسیکلت با جای اضافی وجدا موتورسیکلت با سایدکار
lap money
U
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracks
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
moto scramble
U
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
bikes
U
موتورسیکلت
motorcycle
U
موتورسیکلت
bike
U
موتورسیکلت
motor assisted bicycle
U
موتورسیکلت
autocycle
U
موتورسیکلت
motorcycles
U
موتورسیکلت
motorcycle headlamp
U
نورافکن موتورسیکلت
biker
U
موتورسیکلت سوار
handle bar
U
دسته موتورسیکلت
sidecars
U
اتاقک موتورسیکلت
sidecar
U
اتاقک موتورسیکلت
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
motor cycle
U
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
luggage carrier
U
ترک بند موتورسیکلت
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
tourist trophy
U
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
trail bike
U
موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
sidecars
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecar
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
femoral
U
رانی
crural
U
رانی
rani
U
رانی
ranee
U
رانی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
voluptuousness
U
شهوت رانی
motoring
U
اتومبیل رانی
extrusion
U
روزن رانی
wheelchair
U
ویلچر رانی
salacity
U
شهوت رانی
salaciousness
U
شهوت رانی
repression
U
واپس رانی
yachting
U
قایق رانی
wheelchairs
U
ویلچر رانی
inguinal
U
کشاله رانی
oratorship
U
سخن رانی
canoes
U
قایق رانی
canoe
U
قایق رانی
ejection
U
بیرون رانی
oarsmanship
U
کرجی رانی
d. of a speech
U
سخن رانی
voluptuously
U
باشهوت رانی
auto drome
U
پیست اتومبیل رانی
extrudate
U
محصول روزن رانی
nautically
U
از لحاظ کشتی رانی
aerostation
U
کشتی رانی هوایی
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
boats
U
قایق رانی کردن
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
ease all
U
درکرجی رانی ایست
drive way
U
مسیر اتومبیل رانی
funeral oration
U
سخن رانی برسرجنازه
boat
U
قایق رانی کردن
harness racing
U
ارابه رانی تک اسبه
lectureships
U
سمت سخن رانی
lectureship
U
سمت سخن رانی
inland navigation
U
کشتی رانی در رودخانه ها
innavigable
U
غیرقابل کشتی رانی
libidinously
U
از روی شهوت رانی
loxodromics
U
کشتی رانی در خط مایل
to gratify ones passions
U
شهوت رانی کردن
sailing orders
U
دستور کشتی رانی
seaworthy
U
قابل کشتی رانی
platforms
U
سخن رانی کردن
shippable
U
قابل کشتی رانی
shipping company
U
شرکت کشتی رانی
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
platform
U
سخن رانی کردن
salaciously
U
از روی شهوت رانی
pawn roller
U
پیاده رانی شطرنج
to give a lecture
U
سخن رانی کردن
to go on the stump
U
سخن رانی کردن
pawn push
U
پیاده رانی شطرنج
ox goad
U
نیزه گاو رانی
navigation river
U
رودخانه قابل کشتی رانی
harness horse
U
اسب مخصوص ارابه رانی
motor vehicle passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
Carpool
U
هم سفری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
effective electromotive force
U
نیروی برق رانی موثر
red flag
U
پرچم قرمز اتومبیل رانی
ride
[American E]
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
active emf
U
نیروی برق رانی موثر
contact electromotive force
U
نیروی برق رانی مجاورتی
car passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
lift
U
سواری
[گردشگری]
[خودرو رانی]
coasting
U
کشتی رانی در طول ساحل
car passenger
U
سرنشین خودرو
[اتومبیل رانی]
loxodromic
U
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
oceanshipping
U
روشهای کشتی رانی دراقیانوس
motor vehicle passenger
U
مسافر خودرو
[اتومبیل رانی]
starter
U
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
circumnavigate
U
دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
portolano
U
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
to row a race
U
در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
under-
U
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starter motor
U
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
kite track
U
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
starting motor
U
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
under
U
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
eloge
U
سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
icekhana
U
اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
to pander any one's lust
U
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
circumnavigation
U
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
circumavigator
U
کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
hobble
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
lines
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
ninefold
U
نه بخشی
trichotomous
U
سه بخشی
Centigrade
U
صد بخشی
bisection
U
دو بخشی
tripartite
U
سه بخشی
triplet
U
سه بخشی
sextet
U
شش بخشی
parochial
U
بخشی
partial
U
بخشی
as part of
U
بخشی از
fraction
U
بخشی از
fractions
U
بخشی از
triarchy
U
سه بخشی
regional
<adj.>
U
بخشی
local
<adj.>
U
بخشی
portions
U
بخشی
portion
U
بخشی
hexaploid
U
شش بخشی
dichotomous
U
دو بخشی
divisor
U
بخشی
sectorial
U
بخشی
sectoral
U
بخشی
sextets
U
شش بخشی
toe weight
U
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
refreshments
U
نیرو بخشی
equipartition principle
U
اصل هم بخشی
sectoral integation
U
ادغام بخشی
fytte
U
بخشی ازشعر
sectoral integation
U
یکپارچگی بخشی
animation
U
جان بخشی
animations
U
جان بخشی
genbraliztion
U
کلیت بخشی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
dezincification
U
فرسودگی بخشی
effectiveness
U
تاثیر بخشی
stens
U
مقیاس ده بخشی
fraction
U
1-بخشی از یک واحد
fractions
U
1-بخشی از یک واحد
efficiency
U
اثر بخشی
Recent search history
Forum search
1
The more you care
1
شركت در مسابقه
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1
playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
0
بررسی میزان اثر بخشی خصوصیت آبروبرندگی مجازات در خصوص جرائم قاچاق کالا و ارز
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com